loading...
دزبيست|دانستن آنچه که نمیدانیم
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
دانلود نمونه سوالات درس کار آفرینی 1 20500 arashmehdy
نحوه امتیاز بندی مدارس شاهد 0 234 bhrprn
برنامه شبیه تلگرام چیست؟ 0 241 moein1
پروژه دانشگاهی 1 331 zakaria20
جاذبه های گردشگری مشهد 0 244 rezadehghan
سوغات شهرهای ایران 5 0 247 rezadehghan
سوغات شهرهای ایران 4 0 253 rezadehghan
سوغات شهرهای ایران 3 0 239 rezadehghan
سوغات شهرهای ایران 2 0 237 rezadehghan
سوغات شهرهای ایران 1 0 267 rezadehghan
درخواست ثبت رشته دانشگاهی 1 485 shadab
بالابردن فالوور در اینستاگرام با استفاده از استوری 0 247 bhrprn
2 ترفند جالب تلگرام 0 270 7bayan
تردمیل 0 261 mohammadhajilu
فیلم آموزش محیط Sketcher از نرم افزار کتیا 0 232 alireza-res
چگونه مشتری را به سایت جذب کنیم؟ 0 304 alireza-res
آموزش اولیه فتوشاپ 3 1272 saeid1989
اشتباهات جبران نشدنی در طراحی سایت 1 392 saeid1989
میکروبلاگ چیست 0 319 fns4565
7 راه جلوگیری از انتشار محتوای بی ارزش و تکراری 0 314 fns4565
4 راز که هکرهای شبکه‌های وایرلس نمی‌خواهند شما بدانید! 0 338 fns4565
مهندسي بهداشت محیط 0 299 10111373
جزوه میکروبیولوژی 0 305 10111373
دانلود جزوه محاسبات عددی 0 281 amirthi
دانلود جزوه ریاضی ۱ و ۲ دانشگاه 0 295 amirthi
دانلود کتاب ریاضی توماس جلد دوم 0 302 amirthi
دانلود کتاب ریاضی توماس جلد اول 0 285 amirthi
دانلود جزوه حد ، مشتق و انتگرال 0 327 amirthi
دانلود جزوه لغات ضروری برای آزمون تافل 0 274 amirthi
نمونه سوالات امتحانی تاریخ تحلیلی صدر اسلام و اصول و فنون مذاکره 1 527 milad00
milad-ef بازدید : 1008 نظرات (13)

✔چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت به درگاه الهی دیر و طاقت فرسا میگذره ولی 60 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره!

✔چقدر خنده داره که 100 هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!

✔چقدر خنده داره که یه ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یه ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره!

✔چقدر خنده داره که وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می کنیم چیزی به فکرمون نمی یاد تا بگیم اما وقتی که می خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!

✔چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمان به وقت اضافه می کشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم اما وقتی که مراسم دعا و خطابه و نیایش طولانی تر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!

✔چقدر خنده داره که خوندن یه صفحه و یا بخش از قرآن سخته اما خوندن 100 صفحه از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه!

✔چقدر خنده داره که سعی میکنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزو کنیم اما به آخرین صفهای نماز جماعت تمایل داریم!

✔چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما برای بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تو آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!

✔چقدر خنده داره که شایعات روز نامه ها رو به راحتی باور می کنیم اما سخنان خداوند در قرآن رو به سختی باور می کنیم!

✔چقدر خنده داره که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدن به بهشت برن!

+خنده داره؟! نـه! تاسف آوره!

پیرمرد به منشی اش گفت: جمع کن ۱هفته بریم شمال،منشی به شوهرش گفت: ۱هفته باید بره ماموریت،شوهره به دوست دخترش گفت: ۱هفته خونشون کسی نیست،دوست دخترش به شاگرد خصوصیش گفت: ۱هفته میره مرخصی،شاگرده به بابابزرگش گفت: آقاجون۱ هفته تعطیلم میشه بریم شمال؟
پیرمرده زنگ زد قرارو کنسل کرد..!
لایکو نزنی خدا بگم چیکارت کنه دیگه بامزه تر از این میخوای؟

شاگردی از استادش پرسید.عشق چیست؟
استاد در جواب گفت به گندمزار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور اما در هنگام عبور از گندمزار به یاد
داشته باش ک نمیتوانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی. شاگرد به گندمزار رفت و پس از مدتی طولانی
برگشت,استاد پرسید-چه اوردی؟وشاگرد با حسرت گفت-هیچ!!! هرچه جلوتر میرفتم وشه ای بزرگتر میدیدم و
به امد یافتن بزرگترین خوشه تا انتهای گندمزار رفتم!!!
استاد گفت ((عشق یعنی همین))
شاگرد برسید ازدواج چیست؟
استاد گفت-به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب
برگردی. شاگرد رفت و پس از مدتی کوتاه با درختی برگشت-استاد پرسید چه شد؟ شاگرد در جواب او گفت
-به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم انتخاب کردم ترسیدم که اگر جلوتر بروم باز دست خالی
برگردم!!!استاد گفت((ازدواج یعنی همین))

كشاورزي الاغ پيري داشت كه يك روز اتفاقي به درون يك چاه بدون آب افتاد. كشاورز هر چه سعي كرد نتوانست الاغ را از درون چاه بيرون بياورد. پس براي اينكه حيوان بيچاره زياد زجر نكشد، كشاورز و مردم روستا تصميم گرفتند چاه را با خاك پر كنند تا الاغ زودتر بميرد و مرگ تدريجي او باعث عذابش نشود.
مردم با سطل روي سر الاغ خاك مي ريختند اما ... الاغ هر بار خاك هاي روي بدنش را مي تكاند و زير پايش مي ريخت و وقتي خاك زير پايش بالا مي آمد، سعي مي كرد روي خاك ها بايستد. روستايي ها همينطور به زنده به گور كردن الاغ بيچاره ادامه دادند و الاغ هم همينطور به بالا آمدن ادامه داد تا اينكه به لبه چاه رسيد و در حيرت كشاورز و روستائيان از چاه بيرون آمد ...
مشكلات، مانند تلي از خاك بر سر ما مي ريزند و ما همواره دو انتخاب داريم،
اول اينكه اجازه بدهيم مشكلات ما را زنده به گور كنند 
و دوم اينكه از مشكلات سكويي بسازيم براي صعود! و ثابت كنيم كه از يك الاغ كمتر نيستيم
هههههههه

معلم برای سفید بودن صفحه ی نقاشی ام تنبیهم کرد و"همه"به من خندیدند... اما من خدایی را کشیده بودم که "همه"می گفتند دیدنی نیست...

نامه

پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :
پدر عزیزم،
با اندوه و افسوس فراوان برایت می نویسم. من مجبور بودم با دوست دختر جدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو رو بگیرم. من احساسات واقعی رو با Stacy پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما می دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی هاش، خالکوبی هاش ، لباسهای تنگ موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست، پدر. اون حامله است.
Stacy به من گفت ما می تونیم شاد و خوشبخت بشیم. اون یک تریلی توی جنگل داره و کُلی هیزم برای تمام زمستون. ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه. Stacy چشمان من رو به روی حقیقت باز کرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی زنه. ما اون رو برای خودمون می کاریم، و برای تجارت با کمک آدمای دیگه ای که توی مزرعه هستن، برای تمام کوکائینها و اکستازیهایی که می خوایم. در ضمن، دعا می کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه، و Stacy بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره. نگران نباش پدر، من ۱۵ سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز، مطمئنم که برای دیدارتون بر می گردیم، اونوقت تو می تونی نوه های زیادت رو ببینی.
با عشق،
پسرت،
پاورقی : پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونه Tommy. فقط می خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روی میزمه. دوسِت دارم! هروقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن

 به سلامتي کسي که وقتي بردم گفت :
اون رفيــــــــــــــــــــــــق منه .......
وقتي باختم گفت : من رفيـــــــــــــــــــــــــــقتم ......
*به سلامتي درياچه اورميه... 
نه بخاطر اينكه مظلومه فقط به خاطر اينكه هيچ وقتي اجازه نداد كسي توش غرق بشه...
*به سلامتي لرزش دست هاي پير پدر
*به سلامتي‌ اون بچه‌اي که شيمي‌ درماني کرده همه? موهاش ريخته،
به باباش ميگه بابا من الان شدم مثل رونالدو يا روبرتو کارلوس؟
باباش ميگه قربونت برم از همه اونا تو خوشتيپ تري ....
*به سلامتيه همه اونايي که خطشون اعتباريه ولي معرفتشون دايميه!
*کمپوت باز کرديم بخوريم ، به مامانم ميگم : مامان فکرکنم مزش عوض شده ...ميگه : آره
ميگم : بريزمش دور ؟
ميگه : نه بزار تو يخچال بابات مياد ميخوره !!!!به سلامتي همه باباها....
*به سلامتي اونايي که به پدر و مادرشون احترام ميذارن و ميدونن تو خونه اي که
بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نميشوند . 
*به سلامتي همه باباهايي که رمز تموم کارتهاي بانکيشون شماره شناسنامشونه...
*به سلامتي مادر که بخاطر ما هيكلش به هم خورد.
*به سلامتي کسي که ديد تو تاکسي بغليش پول نداره
به راننده گفت :پول خورد ندارم واسه همه رو حساب کن....!
* به سلامتي بيل!
که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر مي‌شه.
* به سلامتي سيم خاردار!
که پشت و رو نداره
* به سلامتي اوني که بي کسه ولي ناکس نيست
* به سلامتي اوني که باخت تا رفيقش برنده باشه
* به سلامتي آسمون که با اون همه ستاره اش يه ذره ادعا نداره
ولي يه سرهنگ با سه تا ستاره اش دهن عالم و آدمو سرويس کرده
*به سلامتی‌ اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی‌... انگشت کوچیکهٔ عشقمم نیستی
* به سلامتی اونایی که
چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه...
* به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه ترکمون کنن درکمون میکنن...
* به سلامتی مداد پاک کن
که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه...
* به سلامتی اون دلی که هزار بار شکست
ولی هنوزم شکستن بلد نیست...
* به سلامتی مادر...
که وقتی غذا سر سفره کم بیاد اولین کسی که از اون غذا دوس نداره مادره...
* سلامتی حلقه های زنجیر که زیر برفو بارون میمونن زنگ میزنن ولی باز هم دیگرو ول نمیکنن
* گل آفتابگردان را گفتند: چراشبها سرت را پايين مي اندازي؟ گفت :ستاره چشمک ميزند، نميخواهم به خورشيد خيانت کنم..........
به سلامتي همه اونايي که مثل گل آفتابگردان هستند

فقر

فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت

فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه

فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه

فقر اینه که بچه ات تا حالا یک هتل ۵ ستاره رو تجربه نکرده باشه و تو هر سال محرم حسینیه راه بندازی

فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغه ای پسر وسطیش رو از حفظ باشی اما ماجرای مبارزات بابک خرمدین رو ندونی

فقر اینه که از بابک و افشین و سیاوش و مولوی و رودکی و خیام چیزی جز اسم ندونی اما ماجراهای آنجلینا جولی و براد پیت و سیر تحولی بریتنی اسپرز رو پیگیری کنی

فقر اینه که وقتی با زنت می ری بیرون مدام بهش گوشزد کنی که موها و گردنشو بپوشونه، وقتی تنها میری بیرون جلو پای زن یکی دیگه ترمز بزنی و بهش بگی خوششگلهه

فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در ۳ ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی

فقر اینه که فاصله لباس خریدن هات از فاصله مسواک خریدن هات کمتر باشه

فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو نمی خری تا فایل پی دی اف ش رو مجانی گیر بیاری

فقر اینه که حاجی بازاری باشی و پولت از پارو بالا بره اما کفشهات واکس نداشته باشه و بوی عرق زیر بغلت حجره ات رو برداشته باشه

فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی

فقر اینه که ۱۵ میلیون پول مبلمان بدی اما غیر از ترکیه و دوبی هیچ کشور خارجی رو ندیده باشی

فقر اینه که ماشین ۴۰ میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی

فقر اینه که بری تو خیابون و شعار بدی که دموکراسی می خوای، تو خونه بچه ات جرات نکنه از ترست بهت بگه که بر حسب اتفاق قاب عکس مورد علاقه ات رو شکسته

فقر اینه که ورزش نکنی و به جاش برای تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری

فقر اینه که تولستوی و داستایوفسکی و احمد کسروی برات چیزی بیش از یک اسم نباشند اما تلویزیون خونه ات صبح تا شب روشن باشه

فقر اینه که وقتی ازت بپرسن سرگرمی های تو چی هستند بعد از یک مکث طولانی بگی موزیک و تلویزیون

فقر اینه که در اوقات فراغتت به جای سوزاندن چربی های بدنت بنزین بسوزانی

فقر اینه که با کامپیوتر کاری جز ایمیل چک کردن و چت کردن و موزیک گوش دادن نداشته باشی

فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت (یخچال هایت) باشه

دلم ميگيره وقتی که

از تو و دنیات دور میشم

رو ساحل نگاهت از

کنار دریا دور میشم

دلم ميگيره وقتی که

مسافر زمان میشم

بدون تو راهی یک

دیار بی نشان میشم

دلم ميگيره وقتی که

پرنده ای تنها میشم

تو شاهراه زندگی

از آشیون جدا میشم ...

 

اسمتو رو سیگار نوشتم
برای اولین بار کشیدم
تا بسوزی و فراموشت کنم
اما نمی دونستم با هر پوک
ذره ذره میری تو نفسم و
می شی همه چیزم

دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست

 

تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست

 

قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو

 

گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست

 

گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم

 

گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

 

آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن

 

من همین قدر که گرم است زمینم کافی ست

 

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه

 

برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست

 

فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز

 

که همین شوق مرا، خوب ترینم! کافی ست .

 

هنوز هم عاشقانه‌هایم را عاشقانه برای تو می‌نویسم..
هنوز هم در ازدحام این همه بی تو بودن از با تو بودن حرف می‌زنم..
هنوز هم باور دارم عشق ما جاودانه است..
این روزها دیگر پشت پنجره می‌نشینم و به استقبال باران می‌روم.
می‌دانم پائیز، هنوز هم شورانگیز است..
می‌دانم  یکی از همین روزها کسی که نبض زندگی من است،
کسی که جز تو نیست بازمی‌گردد..
می‌دانم تمام می‌شود و ما رها می‌شویم؛ پس بگذار بخوانم:
اولین عشق من و آخرین عشق من تویی
نرو، منو تنها نذار که سرنوشت من تویی...
تو کجایی سهراب!اب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند
وای سهراب کجای آخر؟
زخم ها بر دل عاشق کردند
خون به چشم شقایق کردند؟!
تو کجای سهراب که همین نزدیکی عشق را دار زدند
همه جا سایه دیوار زدند
ای سهراب کجای که ببینی حالا دل  خوش مثقالیست
دل خوش سیری چند......
صبر کن سهراب قایقت جا دارد؟؟؟!!

تعداد صفحات : 28

درباره ما
Profile Pic
لطفا صبر کنید تا مطالب وبسایت بارگزاری شوند...

وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ بِأَبصرِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَلَمین...

_اللًّهُـ‗__‗ـمَ صَّـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـَد و عَجِّـ‗__‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗__‗ـم

بنام خداوندی که داشتن او جبران همه نداشته های من است می ستایمش، چون لایق ستایش است. تبریک میگم ,امروز اولین روز از بقیه عمر شماست!

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    پرتال دزبیست تا چه میزانی با گنجایش مطالب خود توانسته یادگیری های شما را افزایش دهد و میزان رضایت شما از این سایت چقدر است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 357
  • کل نظرات : 4031
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 1598
  • آی پی امروز : 28
  • آی پی دیروز : 62
  • بازدید امروز : 54
  • باردید دیروز : 249
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 565
  • بازدید ماه : 303
  • بازدید سال : 33,094
  • بازدید کلی : 2,252,345
  • کدهای اختصاصی